زبان ترکی اذربایجانی جزء شاخه غربی زبان های ترکی و از شاخه زبان های آلتاییک می باشد و آن هم جزء دسته اصلی زبان های اورال- آلتاییک است. ترکی استانبولی و ترکی ترکمنی نیز جزء شاخه غربی (در بعضی تقسیم بندی ها جنوبی) زبان ترکی محسوب میشود. ترکی قزاقی، قرقیزی، اوزبکی و اویغوری نیز جزء شاخه شرقی زبان ترکی (در بعضی تقسیم بندی ها متفاوت است) به حساب می آیند. از دیگر زبان های آلتاییک میتوان به زبانهای مغولی، کره ای، ژاپنی، مانچو و تونقوز اشاره کرد. زبان های فنلاندی و مجاری نیز جزء شاخه زبان های اورالیک حساب می شوند. بر اساس یک نظریه ترکی آذربایجانی از اختلاط لهجه های اوغوز و قپچاق و ترکی شرقی اویغوری بوجود آمده است که در زمان امیرتیمور و بعد از آن، با آمدن ایلات ترک آناتولی ( شاملو، روملو، استاجلو، قاجار، افشار و...) به آذربایجان، عنصر اوغوز در ترکی آذربایجانی بیشتر شد. خط زبان ترکی در مورد خط ترکی باستان در سنگ نوشته های یئنی سئی و اورخون در 1400 سال پیش و ایسیک گؤل در 500 سال قبل از میلاد سخن رفت که به عقیده زبان شناسان خطوط ابداعی خود ترکان بوده و از هیچ خط دیگری اقتباس نشده است. ترکان با پذیرش دین اسلام خط عربی را جایگزین خط باستانی خود کردند (نظیر زبان فارسی که با الفبای عربی نوشته می شود). با بکار آوردن حکومت جمهوری در ترکیه، مردم این کشور الفبای لاتین را جایگزین خط عربی کردند. آذربایجانی های شمال آراز نیز ابتدا در محدوده سال های 1929-1939 بمدت ده سال زبان خود را به لاتین نوشتند سپس به دستور استالین، خط جمهوری های ترک زبان اتحاد شوروی (سابق) به کریل (سیریلیک) تبدیل شد. لاکن این جمهوری ها پس از استقلال دائمی خود در سال 1991 الفبای خود را دوباره به لاتین برگرداندند. آثار مکتوب زیادی به زبان ترکی و به دو الفبای عربی و لاتین از 1000 سال قبل بجای مانده است. بنا به دلایل بسیاری، الفبای لاتین از الفبای عربی سریعتر فراگرفته می شود و خواندن و نوشتن به آن راحت تر است. خصوصاً این خط برای ترکی که در آن تعدد اصوات موجود است مناسبتر می باشد. خط لاتین ترکی آذربایجانی با چند حرف اضافه (?،q،x) یعنی ( اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. متاسفانه در ایران استفاده از خط لاتین برای زبان ترکی به دلیل سیاسی محدود گشته است. قدرت و امکانات زبان ترکی • هماهنگی اصوات یکی از زیباترین خصوصیات زبان ترکی است که باعث راحتی تلفظ و خوش آهنگی آن می شود. در زبان ترکی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (?,U,E,?,?) نمی توانند در ریشه یک کلمه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه می آیند مانند: G?z?llik و Ayr?l?k. کلمات خارجی نیز حتی المقدور تحت تأثیر این قانون جالب قرار می گیرند مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (?bbas) که در ترکی (Abbas) گفته می شود. ترکها هنگام فارسی صحبت کردن نیز ناخودآگاه از این قانون طبیعی پیروی می کنند. • پسوندهای ترکی بسیار غنی و متنوع است و امکان لغت سازی و غنای لغوی این زبان را بالا می برد. پسوندهایی نظیر: چی، لی، سیز، لیق و ... • در زبان ترکی کلماتی با اختلاف جزیی در معانی موجود است که در فارسی نیست، مثلاً برای انواع دردها کلمات: آغری، آجی، سیزی، یانقی، زوققو، سانجی، گؤینمک، گیزیلدمک و اینجیمک بکار می رود که هرکدام درد بخصوصی را بیان میکنند. • کلمات ترکی بر خلاف فارسی انعطاف زیادی برای اصطلاح سازی دارند، بعنوان مثال: از کلمه دیل به معنای زبان در ترکی 36 اصطلاح و تعبیر موجود است: دیل آچماق، دیل-آغیز ائتمک، دیلی توتماق و ... • علاوه بر غنای لغوی، تحرک و قابلیت لغت سازی، بیان مفاهیم جدید و غنای مفاهیم مجرد و همچنین تنوع بیان و قدرت بیان و تفاوت های جزئی کلام از دیگر عوامل غنای زبان ترکی است. به همین دلیل و به اعتراف زبان شناسان، نثر زبان ترکی برای بیان اندیشه و مفاهیم و موضوعات مختلف علمی و فلسفی و اجتماعی رساتر و مناسب تر از بسیاری زبان های دیگر است. مفاهیم و اندیشه هایی را که در ترکی می توان با یک جمله بیان کرد، جملات و شرح مفصلی را در زبان های دیگر ایجاب می کند. از دیگر خصوصیات زبان ترکی • زبان ترکی از طرف زبان شناشان به عنوان سومین زبان قانونمند و توانمند دنیا شناخته شده است و حتی یکی از تورکولوژهای بنام، زبان ترکی را اعجاز غیر بشری معرفی کرده است. • زبان ترکی حدود 24000 فعل دارد که در فارسی بیش از 5000 نمی باشد. • حدود 1650 لغت ترکی آذربایجانی شناخته شده است که برای آنها لغات مستقلی در فارسی نیست. مانند: یایخالاماق، یوبانماق، یودورتماق و... • حدود 1650 لغت ترکی آذربایجانی شناخته شده است که برای آنها لغات مستقلی در فارسی نیست. مانند: ی متاسفانه به دلیل سانسور و تحریف حقایق تاریخی، ترکان ساکن ایران و دیگر ملت های ایرانی شاید تصور کنند که شهریار تنها شاعر ترک آذربایجانی است، یا اینکه شعرای آذربایجانی همچون نظامی و شمس و قطران فقط به زبان فارسی می نوشتند، اما چنین نیست، شعرای زیادی به زبان ترکی آذربایجانی شعر گفته اند و نویسندگان زیادی به این زبان نوشته اند
منبع : تاريخ تركهاي ايران
موضوعات مرتبط: تاریخی ، ریشه و خط زبان ترکی ، ،
برچسبها:
زبان رسمي و يا دولتي، زباني است كه از سوي يك دولت بدان موقعيت قانوني ويژه اي مانند كاربرد در امور اداري، مجلس قانونگذاري، سيستم قضائي يك كشور و .... اعطا شده باشد. اين تعريف هرچند مربوط به عصر حاضر است اما با دقت و صحت كافي مي تواند در باره زبانهاي دولتي در تاريخ نيز بكار برده شود. به گواهي هزاران سند و مدرك تاريخي، زبان تركي اقلا در يك هزار سال اخير - در برخي دوره ها به همراه فارسي و اغلب بدون آن- يكي از زبانهاي رسمي و دولتي دولتهاي توركي حاكم بر اراضي ايران امروزي بوده و در صدور فرمانها، مكاتبات نهادهاي گوناگون دولتي، انتشارات و اسناد و مدارك رسمي دولتي، ديپلماسي بين المللي و ارتباطات ديپلماتيك خارجي، مناسبات رسمي بين سران دولتها، چاپ اسكناسها و ضرب سكه و ... بكار رفته است. برخي از اين دولتها عبارتند از دولت بستام (ويستهام)، بني ساج، سالاريان (كنگريان)، سيمجوريان، سبكري، قاراتگيني، غزنويان (سبك تكيني)، خوارزمشاهيان (انوش تكيني)، سلجوقيان كبير، سلجوقيان خراسان، سلجوقيان كرمان (آل قاورد)، سلجوقيان اصفهان، سلجوقيان لرستان (برسقيان)، سلجوقيان همدان-آزربايجان، سلجوقيان عراق-آزربايجان، شوملا (شمله) افشار-عربستان (خوزستان)، قتلق خانيان كرمان (قاراخيتاي)، آق سنقريان (احمد يليان)، اتابكان آزربايجان (ايلدنيزيان)، آل پيشگين، اتابكان فارس (سالغوريان)، اتابكان يزد، ايلخانيان (هلاكوئيان)، جلايريان (ايلكانيان)، چوپانيان (آل سلدوز)، ارغون شاهيان، اينجوييان (آل مظفر)، تيموريان (كوركانيان)، تيموريان خراسان (دوغاتيموريان)، تيموريان اصفهان، شيروانشاهان (ميرانشاهان)، قاراقويونلوها (بارانلوها)، آغ قويونلوها (بايندريه)، صفويه (قزلباشيه)، افشاريان، خانات آزربايجان (افشار-اورميه، كنگرلو-ماكو، بيگلر بيگي-تبريز، بدير اوغلو-اردبيل، دنبلي-خوي، شقاقي-سراب، گرگر، نمين، خياو، قاراداغ، مراغه، ...)، قاجاريان و حكومت ملي آزربايجان. زبان تركي، زبان رسمي دربار، سلاطين و هئيت حاكمه: مهمترين مصداق رسمي و دولتي بودن يك زبان، كاربرد آن از سوي هئيت حاكمه و در گذشته سلاطين و دربار است. در متون تاريخي بيشماري به كاربرد زبان تركي به عنوان زبان سلاطين و دربار و هئيت حاكمه در دوره اسلامي ايران و در برخي از موارد پيش از آن اشاره شده است. اين كاربرد به تنهائي براي اثبات رسمي بودن زبان تركي در عهد اين دولتها كافي است. در اين دوره ها زبان كاري سلاطين و پادشاهان ترك، تركي بوده است و بسياري از آنها مانند سلطان سنجر اصلا فارسي نمي دانسته اند و يا مانند ناصرالدين شاه به سختي به آن تكلم مي كرده اند. نخستين نمونه حضور زبان توركي به عنوان زبان رسمي و دولتي درباريان و شاهان در دربارهاي دولتهاي حاكم بر اراضي ايران مربوط به عهد دولت ساساني و دوره هرمز چهارم ملقب به تركزاد، نوه خاقان دولت گؤك تورك ايستمي خان مي باشد و اوج آن مربوط به دوره صفوي است. در دوره صفوي تركي، زبان دولتي و رسمي اين دولت بود. شاهان، سران دولت و افسران عاليرتبه نظامي قيزيلباششان در دربار و ارتش، چه در تبريز، چه در قزوين و چه در اصفهان به تركي سخن مي گفتند. دولت بالكل تحت حاكميت تركان قرار داشت و سران دولت همه ترك بودند. آخرين نمونه ها مربوط به دوره قاجار است. در دوره قاجار نيز زبان تركي، زبان دربار و سلاطين و وليعهد و بنابر اين زباني رسمي و دولتي بود. تركي كه زبان آريستوكراسي و اعيان و اشراف تلقي مي شد، مورد علاقه و توجه توده مردم غير ترك نيز بود.
برگرفته از وبلاگ كرووس
موضوعات مرتبط: تاریخی ، تاریخچه استفاده زبان ترکی ، ،
برچسبها: